معنی تاب به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Buckle, Coil, Patience, Ray, Resistance, Shimmy, Sufferance, Tolerance, Toleration, Turn, Wring
فارسی به ترکی
salıncak
فارسی به عربی
تحمل، تحول، تلمیح، صبر، عقده، لیه، وهج
فارسی به ایتالیایی
pazienza
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.