جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی تحریک کردن به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Agitate, Arouse, Excite, Incite, Irritate, Pique, Provoke, Quicken, Rouse, Spark, Spur, Stimulate, Stir, Titillate, Wake

فارسی به عربی

اثر (مع الشد)، ازعج، بخور، بیض، حرض، حرض علیه، حفز، حک، زنجبیل، شغل، مهماز، هیج، وخز، وقود، اِحْتکاکٌ

استفزاز

فارسی به ایتالیایی

eccitare

incitare

فارسی به آلمانی

Aergern; belaestigen, Ei (n)

پیشنهادات کاربران

وادار

(19 بهمن 1396) پیشنهاد توسط: محمّد کیاناجو
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
تحریک‌ کردن‌: Agitate, Arouse, Excite, Incite, Irritate, Pique, Provoke, Quicken, Rouse, Spark, Spur, Stimulate, S... تحریک کردن: اثر (مع الشد)، ازعج، بخور، بیض، حرض، حرض علیه، حفز، حک، زنجبیل، شغل، مهماز، هیج، وخز، وقود، اِحْتکاک... تحریک کردن: استفزاز تحریک کردن: eccitare تحریک کردن: incitare تحریک کردن: Aergern; belaestigen, Ei (n)