معنی تند به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Acrimonious, Acute, Abrupt, Agilely, Apace, Brisk, Express, Fast, Fleet, Gingery, Gusty, Presto, Quick, Rough, Round, Sharp, Spanking, Loud, Penetrating, Peppery, Posthaste, Presently, Prompt, Quickly, Racy, Rapid, Rapid-Fire, Severe, Shortly, Smart, Speed, Speedy, Spicy, Stepped-Up, Swif

فارسی به ترکی

hızlı

فارسی به عربی

بسرعه، بیره مره، حاد، حار، حارق، حامض، زیبقی، سریع، صوم، طفح، عاصف، عنیف، فتاک، فطیره، فظ، قابل للاشتعال، قاسی، کبح، کثیر التوابل، متحمس، متهور، مرکز، مستعجل، مطلق، مفاجی، مفتاح

فارسی به ایتالیایی

veloce

rapido

precipitoso

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر