معنی توانایی به انگلیسی و سایر زبان ها
Ability, Ability _, Ably _, Capacity, Energy, Facility, Faculty, Part, Potency, Power, Puissance, Sinew, Skill, Strength
تاثیر، سلطه، قابلیه، قد، قدره، قوه
امکان
تاب
قدرت، یارا، یارایی
نیرو، قدرتمندی
یارستن
شایستگی-جنم
استطاعت