معنی تیز‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Acute, Biting, Fine, Incisive, Keen, Penetrative, Reedy, Salient, Sharp, Supple, Trenchant

فارسی به ترکی

keskin, sivri

فارسی به عربی

بیره مره، حاد، حار، حارق، سریع، کبح، متحمس، محزن، مدبب

فارسی به ایتالیایی

tagliente

affilato

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر