معنی جدایی به انگلیسی و سایر زبان ها
Breakaway, Disengagement, Dissociation, Disunion, Divergence, Divorce, Estrangement, Secession, Separateness, Separation, Sequestration, Split
ayrılık
افتراق، انشقاق، انفصالی، خلیج، طلاق، مفرق
Abschneiden, Abtrennung
هجران
دوری، فراق، فاصله