معنی جوانه زدن به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Bud, Burgeon, Eruption, Germinate, Sprout
فارسی به عربی
انفجر، انم، برعم، تبرعم، حبوب، زیاده، فرع، قرصه، کرنب صغیر، لمحه، نبته
فارسی به ایتالیایی
germogliare
فارسی به آلمانی
Ast (m), Erschießen, Schiessen, Schießen, Schößling (m), Springen, Sprößling (m), Verzweigen, Verzweigung (f), Zweig (m)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.