معنی خرد کردن‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Break, Chip, Chop, Crush, Devastate, Grind, Pound, Quell, Sliver, Smash

فارسی به ترکی

ufalamak

فارسی به عربی

ابره، ارتطم، تحلل، حطم، رعشه، عصاره، مفصل

فارسی به ایتالیایی

tritare

macinare

stritolare

فارسی به آلمانی

Fuge (f), Gelenk (n), Gemeinsam, Hineinstechen, Keule (f), Kneipe (f), Spritze (f), Stechen, Stich (m), Stoß (m)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر