معنی خط‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Chirography, Column, Handwriting, Line, Nick, Range, Rank, Score, Script, Streak, Stripe, Verse

فارسی به ترکی

çizgi, hat

فارسی به عربی

اخدود، خط، خط الید، ید

فارسی به ایتالیایی

linea

striscia

ortografia

scrittura

فارسی به آلمانی

Arbeitskraft (f), Hand (f), Hand, Langen, Reichen, Zeiger (m), Druckend, Furche (f), Leine (f), Leitung (f), Linie (f), Mantel [noun], Schreibend, Schrift (f), Schriftstück, Zeile (f)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر