معنی خل به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Crackbrained, Crazy, Daft, Dotty, Lunatic, Gaga, Haywire, Nut, Queer, Touched, Unbalanced
فارسی به ترکی
dangalak
فارسی به عربی
ضوء، طائش، لوطی
فارسی به آلمانی
Anstecken, Beleuchten, Erhellen, Kahl, Leicht, Licht (n), Merkwürdig, Schein (m), Seltsam, Sonderbar
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.