معنی خودکار به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Automatic, Mechanical, Self-Acting, Unmanned, Ballpoint (P
فارسی به ترکی
tükenmez kalem
فارسی به عربی
آلی
فارسی به آلمانی
Automatik, Automatisch, Maschinell, Selbsttätig
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.