معنی خوشبو به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Aromatic, Fragrant, Redolent, Savory, Savoury
فارسی به عربی
عطری، مشتم، معتدل، معطر، وردی
فارسی به ایتالیایی
profumato
پیشنهادات کاربران
عنبر آسا
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.