معنی داغ‌ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Brand, Controversial, Fervent, Fervid, Feverish, Fiery, Flaming, Heated, Hot, Lively, Red-Hot, Spot, Stain, Sweltering

فارسی به ترکی

sıcak, hararetli

فارسی به عربی

حار، خانق، صنف، علامه، لطخه

فارسی به ایتالیایی

bollente

incandescente

فارسی به آلمانی

Heiß, Scharfgewürzt

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر