معنی دانه‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Drop, Flake, Lump, Seed, Unit

فارسی به ترکی

tane; tohum

فارسی به عربی

بذره، توه، حبوب، حبیبه، طعم، طفح، فاصولیه، قطعه، لب، منی، هبه

فارسی به ایتالیایی

seme

فارسی به آلمانی

Koeder, Masc. [noun], Tablette (f), Ausschlag (m), Hastig, Kern (m), Übereilt, Voreilig, Vorschnell, Waghalsig

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر