معنی درجه به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Degree, Dimension, Distinction, Extent, Gauge, Gradation, Grade, Level, Order, Peg, Pitch, Place, Point, Quantum, Range, Rank, Rate, Rating, Remove, Step

فارسی به ترکی

kademe, derece

فارسی به عربی

تدریج، خطوه، درجه، سبیکه، طول، علامه، مقیاس، نقطه، وتد

فارسی به ایتالیایی

grado

termometro

livello

rango

فارسی به آلمانی

Abstufen, La.nge [noun], Schritt (m), Staffel (m), Stufe (f), Treten, Tritt (m), Bewerten, Degrees, Einteilen, Grad (m)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر