معنی درونی‌ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Built-In, Domestic, In-House, Inner, Inside, Interior, Internal, Internally, Intimate, Intrinsic, Inward, Organic, Sneaking, Subjective, Visceral

فارسی به عربی

امعاء، باطنی، داخل، داخلی، فطری، فی

فارسی به ایتالیایی

interiore

فارسی به آلمانی

In, Inner-, Innerlich, Intern

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر