معنی دفع کردن به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Emit, Evacuate, Parry, Repel, Repulse, Turn, Ward
فارسی به ترکی
geri püskürtmek, defetmek
فارسی به عربی
اقذف، بدد، تعرق، تغوط، تفاد، ورق القصدیر
فارسی به آلمانی
Durst löschen, Löschen, Stillen
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.