راندن به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Drive, Handle, Navigate, Ostracize, Pull, Ride, Send, Set, Steer, Whip
فارسی به ترکی
sürmek
فارسی به عربی
اسلق، دافع، زمام، طیار، عجل مخصی، عجله، عقب، مره
فارسی به آلمانی
Beeilen, Beeilung (f), Eile (f), Eilen, Lotse (m), Lotsen, Pilot (m), Steuern, Führen, Lauf (m), Laufen, Lenken, Reihe (f), Rennen, Spielzeit (f), Steuern, Stier
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.