معنی رخ دادن به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Be, Befall, Betide, Happen, Intervene, Light, Occur, Transpire
فارسی به عربی
احدث، ترخیص، ضوء
فارسی به آلمانی
Geschehen [verb], Anstecken, Beleuchten, Erhellen, Leicht, Licht (n), Schein (m)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.