معنی رنج به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Affliction, Discomfort, Distress, Misery, Pain, Pathy _, Rack, Suffering, Torment, Torture, Travail, Tribulation

فارسی به عربی

الم، اهانه، باله، عمل، کدح، ماساه، محاکمه، مراهق، مضایقه، معاناه، مهنه

فارسی به ایتالیایی

travaglio

pena

sofferenza

tormento

فارسی به آلمانی

Belegschaft [noun], Drangsal (f), Gerichtsverhandlung (f), Pein (f), Probe (f), Prozeß (m), Schmerz (m), Schmerzen, Trübsal (f), Versuch (m)

پیشنهادات کاربران

لگ

گدازش

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر