معنی روشن‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Well-Defined, Alight, Alive, Bright, Clear, Clear-Cut, Distinct, Explicit, Light, Flaring, Intelligible, Liquid, Luminous, Manifest, Obvious, Pellucid, Perspicuous, Plain, Precise, Rosy, Serene, Shiny, Specific, Strict, Sunlit, Sunny, Unambiguous, Up

فارسی به ترکی

aydınlık, parlak, açık

فارسی به عربی

حی، سریع، شدید الوضوح، علی، لامع، مشرق، مشمس، موکد، هادی، واضح، وضح

فارسی به ایتالیایی

acceso

ovvio

esplicito

luminoso

nitido

chiaro

فارسی به آلمانی

Ausdrücken, Expreß (n), Sonnig

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری