معنی زبر به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Bristly, Coarse, Grainy, Granular, Gritty, Gross, Sur-, Up, Prickly, Rough, Shaggy, Splintery, Super-, Supra-, Thick
فارسی به ترکی
1) kaba 2) düz olmayan, çıkıntılı
فارسی به عربی
خشن، شائک، فی العراء، متقشر
فارسی به ایتالیایی
ruvido
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.