معنی ساحل به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Beach, Coast, Front, Frontage, Seacoast, Seashore, Shore, Strand, Waterfront, Waterside

فارسی به ترکی

kıyı, sahil

فارسی به عربی

ساحل، شاطی، مصرف

فارسی به ایتالیایی

costa

spiaggia

lido

litorale

sponda

riva

فارسی به آلمانی

Bench, Böschung (f), Speicheradressbereich (m), Ufer (m), Strand (m), Ufer [noun]

پیشنهادات کاربران

کرانه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری