معنی ساکن به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Denizen, Dweller, Passive, Immobile, Immovable, Inactive, Resident, Still, Motionless, Occupant, Occupier, Placid, Quiescent, Quiet, Settler, Static, Tranquil

فارسی به ترکی

sessiz, sakin, hareketsiz

فارسی به عربی

التزام، ثابت، خامد، ساکن، شاغل، نزیل، هدوء

فارسی به ایتالیایی

tranquillo

sedentario

abitante

residente

فارسی به آلمانی

Beständig [adjective], Dauernd

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر