معنی ستون‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Column, Leg, Pillar, Stanchion, Standard, Support, Upright

فارسی به ترکی

sütun

فارسی به عربی

رصیف، عضاده، عمود، مشبک

فارسی به ایتالیایی

colonna

فارسی به آلمانی

Hauptzeugnis (n), Heftklamme (f), Klammern, Krampe (f), Kaimole (f), Pfeiler (m), Pier (m)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر