معنی سرکش به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Disobedient, Fractious, Froward, Gamy, Grim, Insubordinate, Intractable, Rambunctious, Rebel, Recalcitrant, Rumbustious, Tearaway, Turbulent, Unbowed, Ungovernable, Unruly, Untamed, Wanton, Wayward, Wild
فارسی به عربی
خبیث، شقی، صاخب، عاصی، غیر مرن، لا یقهر، متمرد
فارسی به ایتالیایی
ribelle
پیشنهادات کاربران
خیره جوی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.