معنی سستی به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Debility, Enervation, Feebleness, Flabbiness, Flaccidity, Flimsiness, Fragility, Frailty, Grogginess, Indolence, Inertia, Infirmity, Infirmness, Languor, Lassitude, Laxity, Limpness, Phlegm, Relaxation, Sag, Slack, Torpidity, Torpidness, Torpor, Unsoundness, Weakness, Wobbliness

فارسی به ترکی

gevşeklik

فارسی به عربی

بلغم، تهاون، ضعف، عدم الامان

فارسی به آلمانی

Schwa.che [noun]

پیشنهادات کاربران

فتور

رُعونت

کاهلی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر