معنی سکون به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Abeyance, Doldrums, Petrifaction, Quiet, Quietude, Rest, Standstill, Stasis, Stillness
فارسی به عربی
اقامه، فتره الهدوء، قصور ذاتی، محطه، موازنه
فارسی به آلمانی
Bleiben [verb]
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.