معنی شل کردن به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Cripple, Ease, Hobble, Lame, Loose, Loosen, Relax, Release, Slack, Slacken, Unbind, Unfasten, Unloose

فارسی به عربی

ارتح، حل، فتره الهدوء، متساهل

فارسی به آلمانی

Entspannen [verb], Nicht gefesselt [adjective], Lockern, Befreien, Lo.sen [verb], Losbinden

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر