معنی شیار به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Corrugation, Furrow, Rut, Seam, Trench, Wrinkle
فارسی به عربی
اخدود، خلیع، شق، قائمه، نای، وادی
فارسی به آلمانی
Aufführen, Auflisten, Auflistung (f), Auswanderer [noun], Flöte (f), Liste (f), Nuten (m), Wanderer [noun], Tal (n)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.