معنی شیرین به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Cool, Honeyed, Sweet, Sugary
فارسی به عربی
جدید، حلوی، رخیم، مترف، محبوب، ناعم
فارسی به ایتالیایی
dolce
فارسی به آلمانی
Leise, Sacht, Weich, Weichlich, Zucker, Zuckersüß; saccharin- [adjective], Süß, Dreist, Frisch, Naseweis, Neugebacken, Vorlaut
پیشنهادات کاربران
شکرین
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.