معنی ظاهری به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Apparent, External, Mock, Nominal, Ostensible, Outward, Personal, Pretended, Quasi, Seeming, Shoddy, Superficial, Surface, Token

فارسی به عربی

خارج، خارجی، سطح، سطحی

فارسی به ایتالیایی

esteriore

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر