معنی عبور به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Flow, Negotiation, Pass, Passage, Passing, Transit, Transition, Traversal
فارسی به عربی
ارسال، انتقال، ترخیص، عبور، مرور
فارسی به ایتالیایی
transito
فارسی به آلمانی
Kraftübertragung (f), Sendung (f), Übertragung (f)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.