معنی عضو به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Crat _, Division, Employe, Employee, Ite _, Member, Organ
فارسی به ترکی
üye, âzâ, eleman, organ
فارسی به عربی
طرف، عضو
فارسی به ایتالیایی
membro
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.