معنی عمله به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Coolie, Laborer, Navvy, Worker, Workingman
فارسی به ترکی
amele, ırgat
فارسی به عربی
عامل، عمل
فارسی به آلمانی
Arbeiter (m) [noun], Belegschaft [noun], Arbeiter [noun]
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.