معنی غریب به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Alien, Lonely, Out-Of-Towner, Rootless, Strange, Stranger, Whimsical

فارسی به ترکی

garip

فارسی به عربی

اعجوبه، باروکی، حنون، رومانسی، غربه، غریب اطوار، غیر عادی، فضولی، قریب، مفرط، مهاجر، وحید، أجْنَبی

فارسی به ایتالیایی

esotico

فارسی به آلمانی

Barock, Bei, Bei, Cirka, Einwanderer (m), Etwa, Exzentrisch [adjective], Gegen, Herum, Nahe, Seltsam, Über, Um, Umher, Ungefähr, Neugierig [adjective], Sich fragen, Staunen, Verwunderung (f), Wunder (n)

پیشنهادات کاربران

بیگانه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر