معنی فراهم‌ کردن‌ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Afford, Accommodate, Feed, Furnish, Procure, Provide, Raise, Stock, Supply

فارسی به عربی

احصل علیه، اصبح، میراث

فارسی به آلمانی

Ankommen, Bekommen, Erhalten [verb], Kommen, Werden

پیشنهادات کاربران

تدارک

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر