معنی لجوج به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Balky, Bulldog, Contrary, Dogged, Hardheaded, Intractable, Mulish, Obdurate, Obstinate, Ornery, Pigheaded, Refractory, Stiff-Necked, Stubborn, Sullen, Willful, Splenetic

فارسی به عربی

اصرار، عنید، فاسد، قاسی

فارسی به ایتالیایی

testardo

فارسی به آلمانی

Hartna.ckig [adjective]

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر