معنی لوازم‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Accessory, Commodities, Effects, Fitment, Gadgetry, Layout, Materials, Supplies, Thing

فارسی به ترکی

gereç, malzeme

فارسی به عربی

ترس، ترکیب، جهاز، ملحقات

فارسی به ایتالیایی

accessori

فارسی به آلمانی

Gang, Getriebe [noun], Schaltung [noun], Zubehör [noun]

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر