معنی مخلوط کردن به انگلیسی و سایر زبان ها
Blend, Intermingle, Mingle, Mix
karmak
اخلط، برکه، ذب، مزاج، مزیج
mescolare
mischiare
نش
مزج کردن
آمیختن
Blend, Intermingle, Mingle, Mix
karmak
اخلط، برکه، ذب، مزاج، مزیج
mescolare
mischiare
نش
مزج کردن
آمیختن