معنی مداوم به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Ceaseless, Constant, Continuous, Diligent, Endless, Even, Frequent, Languishing, Steady, Obstinate, Ongoing, Perpetual, Running, Unflagging
فارسی به ترکی
devamlı
فارسی به عربی
ثابت، مستمر
فارسی به ایتالیایی
continuamente
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.