معنی مرز‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Anus, Border, Borderland, Bound, Boundary, Compass, Confines, Demarcation, Demarkation, Divide, Division, Edge, Edging, End, Frontier, Limit, March, Outpost, Pale, Periphery, Rand, Terminus, Verge

فارسی به ترکی

sınır, hudut

فارسی به عربی

حافه، حد، حدود، دعامه، راند، عائق، علامه

فارسی به ایتالیایی

confine

frontiera

فارسی به آلمانی

Besatz, Grenze (f)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر