معنی مستقیم به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Direct, Fair, Flush, Immediate, Right, Running, Straight, Straightforward, Through, Near, Plumb
فارسی به عربی
شخص، مباشر، مباشره، یمین
فارسی به ایتالیایی
diretto
فارسی به آلمانی
Anweisen, Direkt, Führen, Leiten, Lenken, Direkt gerade, Gerade, Pur, Rein, Unverfälscht
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.