معنی مشروط به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Conditional, Conditioned, Contingent, Iffy, Qualified
فارسی به عربی
محدوده، موقت، موهل، نهائی
فارسی به آلمانی
Begrenzt, Beschränkt, Geeignet [adjective], Qualifiziert [adjective]
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.