معنی مقلد به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Ape, Apish, Echo, Emulator, Mimic, Imitative, Imitator, Mime
فارسی به عربی
احمق، مقلد، مهرج
فارسی به آلمانی
Blöd, Blöde [adjective], Hanswurst, Kriecher (m) [noun], Possenreisser, Speichellecker (m)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.