معنی مهارت‌ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Adeptness, Ability, Art, Artifice, Attainment, Competence, Craft, Deftness, Dexterity, Expertise, Expertness, Facility, Finesse, Hand, Industry, Knack, Manship _, Mastery, Neatness, Professionalism, Proficiency, Prowess, Science, Ship _, Skill, Technique, Touch

فارسی به عربی

ابداع، حرفه، حیله، عنوان، کیاسه، مقص، مهاره، موهبه، اِحْتِرافٌ

فارسی به ایتالیایی

abilità

فارسی به آلمانی

Adresse (f), Adresse [noun], Adressieren, Anrede (f), Ansprechen

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر