معنی موثر به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Affecting, Contributory, Effective, Effectual, Efficacious, Forceful, Impressive, Influential, Instrumental, Operative, Productive, Telling, Working

فارسی به عربی

بشکل مباشر، ثقیل، رائع، شغال، صحیح، ضرب، عاطفی، عنیف، فعال، کفوء، مدهش، مشارک

فارسی به ایتالیایی

efficace

influente

فارسی به آلمانی

Gewichtig, Rührend, Wirksam, Wirkungsvoll

پیشنهادات کاربران

دخیل

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر