معنی ناخوش به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Ailing, Ill, Indisposed, Morbid, Sick, Unsound, Unwell
فارسی به عربی
خاطی، سقیم، غیر صحی، مرض، مریض
فارسی به آلمانی
Boese; krankhaft, Faul, Suendig, Elend, Krank, Krank, Kränklich, Übel, Unwohl überdrüssig
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.