معنی ناشی‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Amateur, Artless, Bum, Bungler, Clumsy, Homely, Inapt, Incompetent, Maladroit, Novice, Raw, Tinker, Unpracticed, Unskillful, Young

فارسی به ترکی

acemi

فارسی به عربی

صعب، علمانی، مرض، هاوی

فارسی به آلمانی

Krank, Kränklich, Übel

ناوارد

(11 دی 1396) پیشنهاد توسط: محمدرضا سرلک

نوکار، تازه کار

(01 بهمن 1398) پیشنهاد توسط: اصغر

نابلد-ناکاربلد-بی تجربه

(13 اسفند 1398) پیشنهاد توسط: حمیدنجفی

خام-دنیا ندیده

(20 اردیبهشت 1399) پیشنهاد توسط: علی رجایی

پیشنهاد شما

جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.

اشتراک گذاری

تصاویر