معنی ناچیز به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Bagatelle, Barely, Bit, Faint, Fiddling, Fig, Fractional, Frivolous, Hairsplitting, Immaterial, Inappreciable, Inconsequential, Inconsiderable, Insensible, Insignificant, Insubstantial, Invisible, Light, Ling _, Little, Low, Meagerly, Mean, Measly, Minute, Miserable, Narrow, Neglig

فارسی به عربی

تافه، صغیر جدا، ضییل، غیر هام، فقیر، قشه، قلیلا، متکبر

فارسی به آلمانی

Alltäglich, Arm, Belanglos, Mangelhaft, Schlecht

پیشنهادات کاربران

بخس

بخس

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر